برده فروش
 
باز هم برده فروش٬ باز تکرار زمان
باز تاریخ کثیف٬ باز حراج زنان


-:(آی ٬ ای مردم شهر کودکم را بخرید
این حراجی است بزرگ٬ زیر قیمت ببرید

همگان جمع شوید دور نادانی من
مبلغی ثبت کنید روی زندانی من

دخترم خوشحال است٬ اشکهایش بازیست
نگرانش نشوید٬ او به کارم راضی است

ناله هایش پوچ است٬ نغمه اش بی معناست
یک زمان می فهمد٬ پول آزادی ماست

کودکم ارزان شد ٬ آی مردم بخرید
گرگ ها جمع شوید٬ بره ام را بدرید)

باز هم برده فروش٬ باز تکرار زمان
باز تاریخ کثیف٬ باز حراج زنان
                                          نغمه رضایـــــــــی
نظرات 2 + ارسال نظر
شاهد دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 07:49 ب.ظ

میدونی نیم ساعتی هست این شعر را خوندم ولی نه اشکم امان میدهد و نه انگشتانم طاقت نوشتن ....چه میشود گفت... وای بر ما..... ننگ بر این .......مرگ بر آن.....آنان که با هزاران مکر و حیله ... آشکارا و نهان.. کمر به قتل هویت ایران و ایرانی بسته اند...... مرگ .... مرگ......مرگ هم کافی نیست ...

پردیس سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:37 ب.ظ http://chashmanesiyah.persianblog.com/

سلام. خیلی زیبا بود. هر چقدر بگم کم گفتم . خیلی زیبا بود. ممنون از اینکه به وبلاگ من اومدی.اگه بازم این کارو بکنی خیلی خوشحالم می کنی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد